افعی ضحاک
جور زمان بین که چه بی باک شد
هر شب ما، تیره و غمناک شد
سینهی من، کورهی آهنگریست
تا که جهان، افعی ضحاک شد (۱)
آهِ دلم، از قفسم پر گرفت
آتش آن، راهی افلاک شد
شور جوانان به کجا رفته است؟
آه.. که آن پیر مغان خاک شد
هر چه بدیدم همه رنج و جفا
خسته از آن چکمه ناپاک شد
هر نفسم زجهی بی انتهاست
خاک وطن زخمیِ هتاک شد
۱- برگرفته از بیت خاقانی:
سینه ما کوره آهنگر است
تا که جهان افعی ضحاک شد
(مجید خالقیان)
دیگر سرودهها را بخوانید...