سرودههای مجید خالقیان
واپسین بهروزرسانیها:
شور دَری
تازه کنی ما را
عواطف و احساسات
درونوار:
کلامی بهتر از ....
راز ازل
نیایش با درون
♫
عصیان پاک آدم و حوا
رها کن آن مزامیرت
🕪
دو همزاد گوهر
🕪
عمق بی کرانیها
جوانیها چه دلگیر است
بگردان می تو ای ساقی
پناه زندگی اینجاست
همیشه یاد او باقیست
نماد حق شود آزاد ...
خروش ماندگار دل
♫
خرامیدیم و رفتیم
اَرِنی فسانه باشد
کُفری که من گفتم
آهویی خرامان
بطالتهای پر زحمت
جنگ بی سرانجام
ننوشیدم شراب سُرخ
نهاد آدم بود
عواطف و احساسات
تازه کنی ما را
مهر آگین (عاشقانه):
قلبم
فدای چشم تو
شعر شهناز
♫
پر از نازی و شهنازی ...
چشم شیرین داری و ما را پریشان میکنی ...
♫
شب یلدای دیدارت همایون
موی پریشان
میهن:
سرزمینم، زنده بادا
♫
سیمرغ وطن خیزد
در مکتبِ ما سجده به آن سنگ روا نیست
به پاس لالههای سرخ
♫
به نام کاوه و آرش ... به نام کوروش و خاکش
♫
بیا ای شهرزاد و قصه گُردآفریدان خوان ...
گمان دارم سحر آمد
زبان نیاکان
هوایت تیرگانی باد ...
مهر میهن یک دل بیدار میخواهد کنون
چنان من آرزو دارم ...
سرایت مهرگان باشد ... درفشت کاویان باشد
♫
افسوس زال نیست
♫
ز جورِ فرعونِ ضحاک ...
سیاووشان چنان در خون ...
بند بی مرامیها
تو از نسل وفاداران
♫
بخوان زیباترین شعرش
شور دَری
روزگار:
تابش خورشید، از یک درز میماند
🕪
طلوع خُرّمان آید همی ...
غزل خواندن چه آسان است
افعی ضحاک
♫
رشتههای پیر
گناهش را مقدس خوان
چرا دل به پاییز نسپرده است؟!
به جشن سوگواریها
جنایت با غزلواره
نعرهی پیروز
هر لحظه که میکوشم
نشان ترکه را حک کن
🕪
درباره مجید خالقیان