چرا دل به پاییز نسپرده است؟!
سراپا دلم زرد و پژمرده است
پر از زخمهایی که نشمرده است
سوالی بخواند همیشه به جان
چرا دل به پاییز نسپرده است؟! (۱)
بهاران اگر دور و در قُلهها
به آن باغ بی برگیاش زنده است
مخوانید پاییز را فصل هیچ
که آن خشم در جان فرو برده است
خزانم اگر سرد و بی انتها
نماد همان درد آکنده است
اگر دفتر شعر من بی رمق
ولی یاد آن قیصران کرده است
(مجید خالقیان)
۱- برگرفته از شعر قیصر امینپور:
سراپا اگر زرد و پژمردهایم
ولی دل به پاییز نسپردهایم
دیگر سرودهها را بخوانید...