به پاس لالههای سرخ
بیا ای رستم دستان
پس از تسخیر تخت آن هیولای پر از نیرنگ
و آزادی آن اورنگ
پرستشگاه دیوان را
به رنگ ارغوانی کن
درفش سرد و تاریک و پر از اندوه شهرم را
درفش کاویانی کن
تمام رنگ و بوی کشور آزاد فردا را
به رنگ سبز آبادی
به رنگ روشن شادی
به پاس لالههای سرخ این میهن
به رنگ زندگانی کن
سحرگاهان به جای چوبهی دار و خبردارِ شماری بردهی بیکس
به جای نغمهی کرکس
برای رفتن جادوی بیمایه
نیایشهای آن پیر گرانمایه
سرود جاودانی کن
تمامِ آسمانِ تیرهی این شهرِ پُر غصه
هوای تازه میخواهد
به همیاری دربندانِ این زندان
به رنگِ پاک آبی کن
زمینِ خشک بی رونق، پر از آماج آفاتی
بزن ویران کن آن اندیشهی پوسیدهی نسل خرافاتی
برای رستنِ ایمان
تمام بینش و کردار ما را آسمانی کن
بیا ای رستم دستان
اگر این قصهی باز آمدن افسانههای شور و شیدایی است
به دقت، خط به خط، افسانهها را پاسداری کن
دیگر سرودهها را بخوانید...
پخش آهنگ
آهنگ «لالههای سرخ میهن» بر مبنای همین سروده ساخته شده است، ولی به منظور همخوانی بیشتر با آهنگ بخشهایی تغییر کردند:
بیا ای رستم دستان
…
پرستشگاه دیوان را
به رنگ ارغوانی کن
درفش سرزمینم را
درفش کاویانی کن
تمام رنگ و بوی کشور آزاد فردا را
به رنگ سبز آبادی
به رنگ روشن شادی
به پاس لالههای سرخ این میهن
به رنگ زندگانی کن
…