
جنگ بی سرانجام
جانبازِ بی دفاعیم ...
در رَزمِ بی سرانجام
موجی پُر از تَلاطُم
جنگی بدون فرجام
خونهای ما مباح است!
اکنون که بی گناهیم
آن سو هزاره لشگر
این سویِ بی سلاحیم
در آتش نهفته،
گرمایِ دل سپردن
در جان ما شگفت است،
هموارهی نَمُردن
گَه لالهی شکفته
گاهی نَهُفتِگانیم
اندیشهها نمیرد
در جنگ بی سرانجام
(مجید خالقیان)
دیگر سرودهها را بخوانید...