دسته بندی سروده‌ها

بطالت‌های پر زحمت

نثار بی‌سبب‌ها شد

تمام های و هوی ما


نداند این دل نارام

حقیقت‌های کوی ما


سپهر روشن و آبی

میان دوده‌ها پنهان

نیاید تابش خورشید

به ظلمت‌های سوی ما


شراب ناب صد ساله

برفت و جای او بگرفت

عرق‌هایی که بد مستند

کنار این صبوی ما


بطالت‌های پر زحمت

به هر روزی که می‌آید

به غفلت‌های بی علت

تمام رنگ و روی ما


خروش ناخودآگاهم

کجا رفته است بی بدرود؟!

درود هر دمم بفرست

به یاد آرزوی ما

(مجید خالقیان)

دیگر سروده‌ها را بخوانید...